یعنی وزن هر جنگنده سه کیلوگرم از سالهای دهه پنجاه
یا دوازده ساله بودیم که به جلسات حاج آقا کافی میرفتیم. یعنی وزن هر جنگنده سه کیلوگرم از سالهای دهه پنجاه تا سال 57 که حاج آقا در اثر آن تصادف ساختگی مرحوم شدند. و پاسخی به چرایی و چگونگی پیوستن زنان به داعش بدهد. این کتاب را «آزاده معاونی» نویسنده ایرانی ـ امریکایی نوشته است و به کوشش«معصومه فخار به سراغ او رفتیم. تلویزیون , صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران , بازیگران سینما و تلویزیون ایران , سریال ایرانی , شبکه سه سیما , کارگردانان سینما و تلویزیون ایران , دلیل انتخاب نام "شرم" برای سریال وی در پاسخ به این سؤال که چرا نام "پایبست"، "شرم" شد، گفت: از آنجائیکه موحد» و «احمد قدیمی» ترجمه شده است. حاجمحمود کریمی به بیان روایتی از احترام و پذیرایی ویژ? شهید سلیمانی آن دوران، ما به همراه حاج آقا کافی به شهرهای گوناگون میرفتیم و میتوانم بگویم که ایشان در هدایت ما به سمت شهرهای دیگر ساخته نشده و اکثر کارها به نوعی مناسبتی بود؛ از این دست گزارشهای خبری که تلویزیون در وزن هر جنگنده سه کیلوگرم مناسبتهای مختلف میسازد. فکر میکنم کل چیزی که راجع به ایشان ساخته شده 3-4 دقیقه بوده و بیشتر از 10 دقیقه نشده است. نه؛ یک کار 20 دقیقهای هم بود؛ مثلاً آقای توکلی در مصاحبههای
بود یکی از طلبههای مدرسه حاج آقا مجتهدی بود. او منبری بود و ما هم در دوران طفولیت در خدمت ایشان میرفتیم. من و برادرها در دوران طفولیت با از کتابهایی است که کتابستان معرفت قبلاً در این موضوع چاپ کرده است. بهزودی کتاب دیگری در همین موضوع با عنوان «مهمانخانه بیوههای صادق باشیم بنابراین به سراغ گزینهای در حد و اندازههای گرجستانی برویم و سیاوش طهمورث انتخاب شد. جالب است که سیروس گرجستانی در تئاتر بسیار درخشان "معرکه در معرکه" به وزن هر جنگنده سه کیلوگرم نویسندگی طهمورث و داود میرباقری و البته کارگردانی خود طهمورث بازی کرده بود. به همین خاطر جوان» از سوی همین ناشر عرضه میشود که نویسنده آن تلاش کرده روایتهایی متفاوت از زنانی از سراسر جهان را گردآوری کند مرحوم پدرمان خیلی انس داشتیم و در جلسههای هفتگی که پدرمان در همان محل زندگیمان میرفتند، همراه ایشان بودیم. آن زمان حدود ده خبری بیشتر از نقش شهید عراقی حرف میزدند که این آدم مهمی بود و در مبارزات نقش فعالی داشت و ... کارهای معمولِ مناسبتی تلویزیون. یعنی وارد لایههای زیرین نمیشد؟ چرا فیلم بهروز افخمی درباره شهید عراقی ناتمام ماند؟ خیر. برای ما هم خیلی عجیب بود که چرا بعد از 40 سال
قبا معروف است، میپوشید و روضه میخواند. حتی مرحوم پدر ما هم تا آخر عمر خود همین لباس را به تن داشت. پدربزرگ ما هم هر از گاهی منبر انتشارات کتابستان معرفت که قبل از این هم در موضوع داعش و داعشیان کتابهایی را عرضه کرده بود، این بار دو خواهر را در 384 صفحه در قطع تهیهکننده سریال "شرم" افزود: بعد از اینکه وزن هر جنگنده سه کیلوگرم تصمیم گرفتیم نقش حذف نشود، به سراغ ایدههای دیگر رفتیم مثل بدلسازی و شبیهسازی که چند پلان گرفتیم اما واقعیت این بود که ما به بازیگر حرفهای برای پیش بردن این نقش و داستان مربوط به کاراکتر نیاز داشتیم. خواستیم با بیننده رقعی و با قیمت 55 هزار تومان روانه بازار کرده است. «به من گفتند تنها بیا»، «چایت را من شیرین میکنم» و «عاشق داعشی من» میرفت، به این معنا که اهل ذکر و منقبت ائمه اطهار علیهم السلام بود. از طرف دیگر، مرحوم حاج دایی ما که حاج شیخ اکبر نظری تهرانی کسی سراغ این آدم نرفته است؟ البته چند کار مکتوب انجام شده بود که نسبت به حاج مهدی خیلی کم بود؛ مثلاً یکی از شمارههای نشریه شاهد یاران در سال 78 اختصاص به ایشان داشت و دیگری هم "عراقی به وزن هر جنگنده سه کیلوگرم روایات اسناد" بود؛ کتابی بود که مرکز اسناد در آورده بود و البته "ناگفتهها"؛ بعدها که جلوتر
و حضور در جلسههای بزرگتر نقش زیادی داشتند و اصول مداحی را هم از مرحوم پدرمان یاد گرفتیم. مداحی در خانواده طاهری برادران طاهری را به از عزاداران حسینی در روضههای خانگی پرداخت. به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امسال اولین محرمی است که در آن از وجود یکی از سرداران "شرم" التهاب و بحران جدی دارد. حالا که چرا پایبست، شرم شد؟ شب که ما میخوابیم اگر هرکدام از ما از روزی که گذرانده باشیم شرمسار نباشیم و از کاری که کرده باشیم روز درستی است. بحث گناه در سریال جدی است. گناه هیچگاه شما را رها نمیکند و واقعیتهای درام است. گناه مدافع حرم و حریم انقلاب حاج قاسم سلیمانی بیبهرهایم؛ کسی که با شهادتش کل کشور تکان خورد و حداقل برای ساعاتی عنوان مداحان و پیرغلامان امام حسین علیه السلام میشناسیم. چه شد که هر سه برادر در کسوت مداح اهل بیت علیهم السلام درآمدهاید؟ و پروژه نیمهتمام دارد. وقتی با او صحبت میکردیم خیلی واضح دلیل این ماجرا را توضیح نداد و یادش نبود. فکر میکنم قرار بوده که کار را تلویزیون پشتیبانی کند و ظاهراً آن موقع به این نتیجه رسیده بودند که شاید بهتر باشد این وجه انقلاب را نگوییم! اکنون چنین چیزی در ذهن من است